Friday, September 08, 2006


حالا در کدام خواب
از کدام شبِ رویای نقره ی باران
تا انتهای آینه ی نگاهم می آیی
که در حریمِ خلوتِ خاص بگویی
با کدام قطار
تا کنار تو می شود رسید
که کوپه هاش همه
جا برای کوله بار سال های انتظار
داشته باشد
جا برای کودکان خسته از هیاهوی شهر
جا برای کهنه گنجه قدیمی رویاها
جا برای ستاره های سوخته در خواب شب
جا برای خیال های تا همیشه ام
داشته باشد؟
در کدام خواب
از کدام شب رویای نقره ی باران؟
(رضا کاظمی)
چقدر خواب های تو
از بوی نارنج باغ های خیال پر است
و از بوی بوسه های باران
بر خشت های خشک
از بوی خوش کودکان کوچه های نسیم
و چقدر خواب های تو
از بوی رازهای پنهان
در خلوت کوچه باغ باران پر است
(رضا کاظمی)

No comments: